تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

  • ۱۸:۳۰

ایام عید  مادرم دخرخاله ام رو پاگشا کرد و چندین مناسبت رو بهونه کرد برای دعوت کردن کل خانواده ش و همه هم اون شب اومدن  مهمون ها زیاد بودن تقریبا چهل نفر بودیم برای همین مادرم تدارک زیادی دیده بود بعد از فوت بابابزرگم جز برای مراسماتش دور هم جمع نشده بودیم اون شب خوب بود خوش گذشت کلی رقصیدیم کلی یاد بابابزرگم و کاراش کردیم و خندیدیم سفره رو که انداختیم پسرخاله م گفت: خاله کاش کباب درست میکردی راحت تر بود ما هم بیشتر دوست داریم . مامانم گفت خب راستش فکرکردم ایام عید شاید گوشت ها تازه نباشن .

پسرخاله م یه نگاه بدجنس و خنده موزیانه ای کرد و گفت یادتونه شب یلدای دوسال پیش همتون مهمون خونه ی من بودین خان  ( بابابزرگم رو برای شوخی اینجوری صدا میکرد ) دستور کباب داد؟ یادتونه چقدر خوشمزه شد کباب ها؟؟

داییم سریع گفت اره خوب بودن حتی خشک هم نشد!

پسرخالم بیشتر خنده ش گرفت و گفت چند وقت بعد مهمون داشتیم رفتم از اون قصاب گوشت بخرم دوباره چون هم بنظرم کیفیتش خوب بود هم قیمتش!  من رفتم دیدم بسته س فکرکردم جمع کرده تا مغازه ی بغلیش گفت نه پلمپ شده چون گوشت خر میفروخت.....

یه لحظه همه ساکت شدیم و به دایی نگاه کردیم که لحظه به لحظه رنگش زرد تر میشد تا درنهایت دوید سمت سرویس بهداشتی وشروع کرد به عق زدن  ! 

دایی ما وسواس داره اون شب هیچی نتونست بخوره و فقط خیره به دیوار با رنگ وروی پریده هر چند لحظه میرفت یه دور بالا میورد و برمیگشت دوتا فحش نثار خواهر زاده ش میکرد!




  • ۱۶۰
ن. ..

داییت خله به قرآن، از دو سال پیش حتی تو دستشوییهاتون هم چیزی از اون موقع نمونده

بعد این میره چیو عق میزنه؟ 

ممنون از صراحت کلامت:)))
گفتم که وسواس شدیدی داره دست خودش نیست 
معلوم بود داشت خر بیچاره رو تصور میکرد:)
زری シ‌‌‌

گوشت گوشته دیگه :) خر یا گاو .

:l
Boshra _p

آخیییی بنده خدا

دلم سوخت برای خره 😔 

 

از شوخی گذشته...

چقدر سخت گذشته به دایی جان، واقعاً دلم سوخت. الهی سر هیشکی نیاد این حس و حال.

 

 

برای ما دلت نسوخت؟؟
:)
راستش ما چون داییمون بشدت مردم ازار و شیطونه چندان دلمون براش نمیسوزه:)))
Boshra _p

خخخ فکر کنم همه دایی‌ها مثل همن🤭

شاید:)
افغانی ..

انصافا مظلومتر از خر مخلوقی نداریم 

هرانچه که فکر کنی مورد ظلم و تحقیر قرار میگیره

یواش یواش با بغض یادش میکنم . بس که این بزرگوار شخصیتش نادیده گرفته میشه🙁🤦

 

درضمن . پسرخالتم خیلی کرموعه هاااا 😆

مقایسه ی درستی نیست اینی که میگم ولی مثلا شخصیت ما ( بانوان)  نادیده گرفته نمیشه؟؟ 
تو این مملکت ارزشی واسه زن قائل نیستن واسه حیوون ها باشن؟؟

:)

با داییم تقریبا هم سن و سال هستن واسه همین اذیتش کرد:)
یاسی ترین

عهههه نمی‌دونستم خر انقد خوشمزه‌س 😋😋😋😋

هم خوشمزه هم خوشگل چشمای خر:)))
مامانی ...

گمونم توی جمعهای خانوادگی شما ، خیلی خوش بگذره🥰😁🙃

بی اغراق آره خوش میگذره اما کلی کلکل داریم گاهی هم وسطاش شوخی شوخی دعوا میشه:) 
که اغلب خاله بزرگم مثل مریم امیر جلالیه داییم سربه سرش میزاره از کوره درمیره:)
عبدالعظیم ‌‌‌‌‌‌شرونی

😂 دایی بیچاره

:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
مهربانی شما چه رنگیست؟

اگر یادمان بود وباران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan