- شنبه ۱۰ دی ۰۱
- ۱۷:۱۲
سالگرد بابابزرگم پنج شنبه س ، برادر کوچیکه چهارشنبه و شنبه دوتاامتحان مهم داره !
واکنش مامانم اینجور وقتا چیه؟ طبق معمول مریم باید بمونه خونه پیش برادر کوچیکه ! همیییییشه همین بوده ،اونی که نظرش خواست قلبی خودش کلا وجودش در درجه چندم اولویت داره من هستم
اینجور وقتا آشکارا دلم میگیره ولی سکوت میکنم
دلم برای بابابزرگم خیلی تنگ شده فکرکردم اگه برم ممکنه کمی بهتر بشم با اقدس یه کار مهم داشتیم
الان سرگردون شدم از دوهفته قبل هرکی زنگ زد و ازم پرسید با قطعیت گفتم میام ، یک هفته ازاین و اون عکس و فیلم جمع کردم گفتم میخوام کلیپی از عکس ها و فیلم های بابابزرگ درست کنم برای مراسم توی سالن
اون آماده س ولی خودم نمیرم!
اقدس تابستون دفتر زد با دوستاش شراکتی ، ازاون موقع تو فکر بودم چی بگیرم ببرم براش چون یکی دوبار گفت هیچکدومتون حتی نیومدین یه تبریک بگین جلوی دوستام
کادوش اماده کردم برنامه ام این بود روز بعد سالگرد برم دفترش ازهمونجاهم یه دسته گل بگیرم ،اینم بهم خورد
رخ نادان و لجباز درونم عصبانیه حس نادیده گرفته شدن داره
من میدونم کسی مقصر نیست میدونم راه دیگه ای نداشت ولی ته دلم میخواست حداقل ازم پرسیده میشد حداقل برای یک نفر مهم بود ...
- ۷۹