و تو چون مصرع شعری زیبا ، سطر برجسته ای از زندگی من هستی

  • ۱۵:۴۶

آیناز پیشم خوابیده بود 


ما زوج خوبی واسه خوابیدن کنارهم نیستیم!


جفتمون لگداندازیم و خب جفتمونم بغل دوست داریم 


شاید همینه صبح ها با درد پهلو وکمر بیدارمیشیم وبا چشمامون واسه هم خط ونشون میکشیم


تو این نزاع چشمی معمولا حرف های خوبی رد وبدل نمیشه !


" مثل آدم نمیخوابی، خجالت بکش ازسنت ، وحشی، موهات میره تو دماغم " دراعماق نگاه های آیناز خطاب به من


موج میزنه!


" خودت مثل آدم نمیخوابی، مگه چندسالمه؟؟؟ ،  باباته ، نیست موهای تو دماغ و دهن من نمیره" نگاهم بااین   حرفا نگاه هاشو 


جواب میده!


نگاهم یکم مثل خودم بی اعصابه!!



باز اخر شب مثل دوتا سرباز تنها و شکست خورده بالش هامون میزاریم کنارهم و همو محکم بغل میکنیم میخوابیم


+ دیروز عصر با برخی ازفوامیل ( جمع فامیل ها) هفت سنگ بازی کردیم!


فکرکن یه مشت آدم که کوچیک ترینشون 24سالش بود وبزرگترین 42( داییم) توپ انداختن و دنبال هم کردن


و جیغ وداد راه انداختن!!


درسته که همون دورهای اول دخترخاله هام ازبازی خارج شدن به علت خشونت بالای بازی و فقط من موندم واقدس


و الان از درد کمر و پا نمیتونم بشینم، چرا؟


چون گروه مقابل خیلی وحشی بازی میکرد!


البته ماهم کم وحشی بازی نکردیم، تاجایی که یکی دوبار من توپ دستم نبود با دمپاییام میزدم!!


تازه به اصرار بابابزرگم، زن بابابزرگم برام روغن گاو بود خربود نمیدونم چی بود زد به کمر وپام


یه جوری بوی طویله میدم که بهم گفتن تو مسیر باد کولر واینسا بوی گاویت پخش میشه!!


هیچ خاصیتی ام نداشت!!


این ها هیچی نیست من اعتراضم به داوریه که بابابزرگم به عهده اش گرفت


ولی اصلا نبودش !


یاداشت ازدرخت انجیر میکند نشسته میخورد یا داشت ناخونک میزد به قابلمه کله پاچه!


طوری که فقط هفت هشتا پاچه مونده بود یه دیگ آب کله پاچه:)



نمیدونم چرا و ازکی که ما اگه دورهم جمع بشیم باید غذا کله پاچه باشه:/


با وجود بوی طویله ای که ازم انتشارمیشه ودرهوا پخش میشه و عوق های که دیروز سر


کله پاچه ای که به زور به خوردم دادن زدم و کمرکبود وپایی که سیاه شده ساقش


روز قشنگی بود:)


یه همچین روزی یه همچین حال خوبی همراه با بوی گاو ازته دلم براتون خواستارم:))










  • ۱۰۴
محیا ..

آخییییی😍 ما خیلی وقته از این دورهمیا نداشتیم:(:

روز قشنگات پایدار،زیاد😉😘

خیلیم بامزه نوشته بودی:)))❤

من وسطیم وقتی پسرا هستن تو جمعا فامیلی بازی نمیکنم

وسطیشونم وحشی بازیه

یعنی یه سال انقدر وحشی بازی داشتن پسرا هم نابود شدن تلفات دادن :))))

 

ماهم نداشتیم این مدلی ، شاید از عید قربان پارسال 

حتی عید هیشکی خونه کسی نرفت بخاطر این ویروس

مرسی:)

اخرین باروسطی بازی کردیم دوسال پیش سیزده بدربود!

شوهرخالم قهرکرد میگفت منو بازی ندادین:))

خب بازی تلفات داره ، اون سال مادوتا مصدوم بدحال داشتیم!
** گُلشید **

چه خوب:)

همیشه به این روزا:)

 

تو هم کله پاچه دوست نداری؟

ممنون عزیزم همچنین:)

نه :) تا یه هفته انگار بوش میپیچه تو دماغم
محیا ..

شوهر خالت:)))

 

راستی خوش به حالت آینازو داری تو بغلت بخوابه😭😭😭منم میخواممم😢😢😢😭😭😭

منم بغلیم شدیداً😅

ولی خداروشکر زیادم بغلم میکنن:)))

حسرتش به دلم نمیمونه

مامانمو خواهرم ،موقعی که دانشگاه میرفتمم دوستام خیلی بغلم میکردن میچلوننم چون کوچولوام تو بغلشون جا میشم خوششون میاد بچلوننم درمواردی صدا استخونامم شنیدم😐😂

یه مدتم که کلاً از دست بغلا خواهرم در میرفتم اونم نق میزد باباااااا نگا کن نمیذاره بغلش کنم

بابامم میگفت خو دوستت داره بذار بغلت کنه.منم ننر میگفتم نمیخوام دردم میگیره خیلی فشارم میده😐😂😅

 

ولی درکل بخل دوست:)) بچه تو بغل آدم بخوابه مثل آیناز یه چیز دیگس😭

 

قُلم من کلپچ خیلی دوست دارم توهم بدوس😆😂😅

اره :)

تو بغل خواهرت میخوابی خب

با اقدسم زیاد پیش هم میخوابیدیم ولی ازبس حرف میزدیم که صبح میشد!

الان متنبه شدیم پیش هم نمیخوابیم:))

مدیونی فکرکنی دلیل اصلیش لگدای منه:)

من داداش کوچیکم این مدلیه مثل خواهرت

بغلت میکنه استخونات صدامیدن :/

خوشم نمیاد :)
مشکات ..

واوووو چه خوش گذشته😃

همیشه به شادی

ما هم خیلییی وقته دور هم جمع نشدیم.بیشتر از ترس اینکه نکنه ناقل باشیم و مامان بزرگمو مریض کنیم.هر چی پیر زن و  پیرمرد تو فامیل داشتیم این ۶ ماهه فوت کردن 😑😑

 

تفسیر نگاههای صبحتون منو یاد شعر آقای ابتهاج انداخت

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست😄😁

خیلی ناناسه😍با صدای سارا نائینی گوش کن حالشو ببر😍😁

اره ماهم از زمستون شب یلدا پارسال دورهم نبودیم تا دیروز اونم همه نبودن 

اینجور دورهمیمونم واسه عید قربان پارسال بوده

هم مسن ترهامون هم بچه ها کلافه شده بودن از خونه موندن طولانی

حتی عید هیچ جا نرفتیم تماس تصویری گرفتیم

چه شعر قشنگی:) خونده بودمش حتما واسه عنوان انتخابش میکردم


مهربانی شما چه رنگیست؟

اگر یادمان بود وباران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan