اونی که تو آینه اس تنها کسی بوده که دلشو شکستم.

  • ۱۵:۴۵

همیشه  فکرمیکردم امنیت مالی از همه چی مهم تره .


امنیتی که بابتش میتونم آموزش ببینم تحصیل کنم آگاهانه ازدواج کنم و فرزندم در محیطی امن تربیت بشه.


ولی الان حس میکنم امنیت فکری از همه چی مهم تره.


من اگه امنیت مالی هم داشته باشم که ندارم وقتی فکرم مریض باشه یک جای زندگیم همیشه میلنگه.


فکرمریض من لذت خواب شب ازم گرفته ، امیدداشتن به فردا و فرداهاش ازم گرفته.


لطفا نگید راهکارش مشاور یا روان شناسه!


آخرین روان شناسی که رفتم خودش احتیاج شدیدی به دارو درمانی داشت.


یک درخت وقتی جوونه میزنه رسیدگی میخواد 


آب و افتاب و خاک قوی میخواد تا ریشه های سالم ومحکمی ستون زندگیش بشن.


یک درخت سالم از ریشه های قویش تغذیه میکنه.


ذهن و فکر من دائم در نوسانه از ریشه هام جز ترس چیزی نمیگیره.


چراباید ازخانواده و دوستان نزدیکم پنهان کنم که مینویسم؟ 


چرا اینجا هم که کسی منو نمیشناسه اغلب خودسانسوری میکنم؟؟


بخاطر ترس.


چرا به نزدیک ترین کسانم خواسته هام وتوقعات کوچیکمم نمیگم؟


چرا همیشه توی تک تک تصمیمات وانجامشون تنهایی عمل کردم؟


بخاطر ترس


چرا نمازمیخونم و روزه میگیرم و عزاداری شرکت میکنم؟؟


چون ازبچگی بهم گفتن ازخدا بترس !


چرا ورزش میکنم و غذاهای بی مزه بدون روغن و قند ونمک میخورم؟


ترس ، ترس از بیماری تو پیری و تنهاییش


چرا به کثافت ترین آدم زندگیم نمیگم چقدر ازت متنفرم و مسبب همه این هاست؟


ترس ، ترس عذاب وجدان


چرا هرچیزی که دوست دارم ومیخوام نمیخرم ؟


ترس از بی پول موندن 



++ اقدس از خواستگارش میگه میپرسه حس میکنم این دیگه عشق زندگیمه!!


ولی ازکجابفهمم خسیسه یانه؟؟


یه آدم چجوری میتونه به کسی که دوبار واسه اشنایی وخواستگاری اومده خونش حس پیداکنه و ادعا کنه


عشق زندگیشه؟؟؟




  • ۱۲۶
یه دوست

خب ما الان واسه فکر بیمار شما چه کنیم؟

 

برو تیمارستان 

کسی شمارو مجبور کرده بیاید وبم؟
** گُلشید **

واقعا لعنت به این ترسای مزخرف:(

 

اقدس در یک نگاه عاشق شده:)

آره مزخرفن
عینک ...

متاسفم واسه اون یارویی که کامنت اولو گذاشت:|

 

سلام:)

زندگی همینه دیگه واسه هر کس یه سختیایی داره...

یه جا خوندم نوشته بود: 

همه آدم‌ها در حال دست و پنجه نرم کردن‌با مشکلاتی هستند که ما از آن خبر نداریم -__-

 

این شعر از سهراب رو فک کنم باید روی دیوار دنیا میخ کوب کرد:

زندگی چون گل سرخی است

پر از خار و پر از‌برگ‌و‌پر از عطر لطیف:)

 

من معتقدم:

همه ی آدما تو زندگی با یه مشکلاتی مواجه ان و تو داشتن این مشکلات با هم شباهت دارن ، اما تفاوت آدما در چگونه رو به رو شدن با این مشکلاته ؛ ما بر اونا چیره میشیم یا اونا ما رو در بند می کنن؟

 

 

سلام.

قبول دارم .
تسنیم ‌‌

آره می‌تونه، ماجرای خاله اقدسو میگم.

نمیدونم من اینجوری خوشبین نیستم:)
زری ...

گرچه من ترسی ندارم اصولا...

اما اون قسمت نماز و روزه مثل شماست ...

و البته خرج کردن.. در بعضی موارد...

 

نمی دونم راهکاری ندارم /:

چه خوب ترسی ندارین

:)
بیست و دو

به نظرم همه توو زندگیشون یه ترس هایی دارن مریم. مهم اینه که شجاعت رفتن اونور ترس رو گاهی داشته باشیم. بعضی ترس ها خوبه و باعث رشده مثل همون ورزش و غذای سالم خوردن که گفتی، ولی بعضی ترس ها ظلم به خود آدمه مثل اون کثافتی که گاهی از عذاب وجدان آدم حذفش نمیکنه .من تجربه ی این عذاب وجدان رو توو یکی از ترس هام داشتم البته اون موقع عذاب وجدان داشتم چون به یکی از ترسام غلبه کرده بودم ولی الان خوشحالم و از عذاب وجدان خبری نیست. 

گاهی ترس ما از اینه که یه چیزاییمون که متعلق به خودمونه لو بره چیزی که ما نمیخوایم جز خودمون کس دیگه ازش بدونه، اینجور وقتا فقط خدا قادره کمک کنه چون اونه که ستار العیوبه.من که هروقت خواستم خدا یه چیزی از من رو حفظ کنه به بهترین شکل برام ستارالعیوبی کرده. 

درست میگی بیست ودو 

دقیقا من بیشتر مواقع شجاعت رفتن اونور ترسو ندارم .

 حرفم همینه یه ترس هایی که حریم شخصیم شدن ونمیخوام کسی بدونه .

اره خدا ستار العیوبه ، جوابم همین بود:) ممنون
بچه هستم😊

 سلام بر مریم بانو.حال شما.گاهی وبلاگتون

سرمیزنم.وبلاگ محیا وگلشید وشما ومشکات

چقدرجالب بود ترسهاتون واینکه اکثرشو خودم تجربه کردم.طبق تجربه های تلخ وارزشمندم هیچ کس بهترازخود ادم روانشناس خودش نیست.بقیه فقط خط ومشی میدن ک اکثرا برای همه یکسان

نیست.همه ترسهاتونو یه تنه ب یدک نکشین

گاهی باید این بارروباکسایی ک دوستتون دارن عمیقا تقسیم کنید.ما ابرانسان نیستیم.خودمم مستثنی نیستم😊خوبه ک حداقل شحاعت مواجه باترسهاتون رودارید وعمیقا فکرکردین.خیلیا حتی حاضرنیستن مواجه بشن ک بخوان براش کاری کنن.

 

سلام بله کامنتتون تو وب محیا دیده بودم فکرکنم:)

منم یه مقطعی فکرمیکردم نیاز به روان شناس دارم ولی تجربه ساعت های مشاوره اش فهمیدم من حتی اون جا هم از گفتن ترس هام میترسم!

پس بهترین راهکار خودم برای خودمم .

من آدم درون گرایی نیستم ولی بلد نیستم ترس یا اضطراب یاهرچی با کسایی که دوستم دارن درمیون بزارم .

اونا هم ازم نمیخوان :)


بچه هستم😊

دقیقا من هم نمیگفتم فقط،زل میزدم ویابیشترمیپیچوندم چون خودم میدونستم ک اون نمیتونه کاری کنه.بله بهتون حق میدم ما بلدنیستیم ترسهامون رو ابراز کنیم اونم ازروی عقل وآگاهی.واینم موافقم ک هرکسی نباید باشه.گاهی ازادمهای زندگیمون ک میخوان

ابرازکنیم ولی بازهم نمیگیم.مثل پدرومادر.چون بازم میدونی نمیتونن کاری کنن.وفقط خدا وخودت ازپس ترس بربیاین.

چ ترس وچ غم ورنجی،البته نه همه ترسهاوغم ها......درکل اکثرترسهاتون رودرک میکنم چون تجربه کردم.ولی دلم روشنه ب بودن خداوند ارحم اراحمین وخوبان درگاهش ک ترسهامو بدم بهشون❤😊ان شاءالله ک شما هم ترسهاتون ازبین بره ومحو ونابود شه وجودتون پر ازارامش وشادی وسکون وثبات شه.❤❤❤

 

خیلی متشکرم بابت دعای خوبتون. همچنین:)
غریبه آشنا A

زندگی مثل سرسره ست..پله پله میری بالا آروم آروم تا اوج و بعد از اون بالا سر میخوری پایین ذره ذره تا خاک....

چند روز پیش خاله مامانم فوت کرد دخترا از اون موقع ترسیدن...

عزیزم این ترسا و شاید ترسای خیلی بدتر از این تو زندگی هممون میتونه وجود داشته باشه...هر آدمی از چیزی میترسه که شاید برای بقیه بی اهمیت باشه در مقایسه با ترسای اونا خیلی حقیر و ناچیز..

سخت نگیر میگذره...

خدارحمتشون کنه.

اره همه ترس هایی دارن ولی کنترلشون مهمه اینکه چیکارکنیم تاثیرنزارن روزندگیمون مهمه
محیا ..

سلام نازدخمل😘:)❤

منم کلی ترس دارم

ترسایی که حتی مثل تو جرئت ندارم بیانشون کنم 

چون میترسم بخندن بهم:))

هرکسی برا خودش ترسایی داره که شاید برا آدمای دیگه قابل درک نباشه

 

یوقتا درمورد بعضیاشون زدم تو دلشون

بعضیاشونم سالهاست دارم باخودم میکشم

وروزبه روز اعتماد بنفسمو بیشتر ازم میگیرن

ولی هموناهم دارم تلاش میکنم که بزنم تو دلشون

 

میدونم توهم بخوای میتونی بایه سریاش بجنگی:)

ولذت بعدشو تجربه کنی:)

 

 

اقدس :) ازاون سبک دختراییه شاید که با عقل میخواد ازدواج کنه

وباتوجه به عقل ومنطق وشرایط طرف فهمیده بالاخره اون کسیه که میتونه بهش عشق بورزه وعاشقش بشه

 

بعضیا اول انتخاب میکنن بعد عاشق میشن 

بعضیا میخوان عاشق بشن تا بتونن بپذیرن یه فردو

 

روحیات آدما متفاوته:)

سلام:)


میخوام اون ترس هایی که واسه خودم بزرگ کردمو ازبین ببرم راستش 

چندروزم هست دارم بهشون فکرمیکنم


اقدس اره یکم بامن فرق داره:)

اون ازمن عاقلتره .
محیا ..

میتونی حتماً :)

 

نمیدونم ادامه چالش چهل روز شکر گزاریمو خوندی یانه

ولی اون مدت واز قبلترش منم داشتم همینکارو میکردم

الان۲ تا ترس بزرگ کله گنده مونده باهام

:))

که اوناهم امیدوارم از بین ببرم 

 

گفتم دارم کتاب اعتمادبنفس میخونم بهت چند وقت پیشا

یه چیزی که خوندم وبرام جذاب اومد این بود

که وقتی میخوایم کاری کنیم خیلی به نتیجش فکر نکنیم 

هی نشینیم تصور کنیم اگه اینجوری نشد چی؟.اگه افتضاح به بار اومد چی!

اگه اشتباه کردم! اگه ابروم رفت ! اگه نتونستم و....

باید جلو این افکارمونو بگیریم وفقط عمل کنیم

وبرا خودمون تکرار کنیم همه آدما اشتباه میکنن زندگی خیلیا پراز اشتباهه وافتضاحات شاید به بار اوردن که هیچکس خبر نداره وهمه فقط اون موفقیته رو میبینن

از کجا معلوم وکی میدونه اون فردی که خیلی موفقه چند بار اشتباهای ناجور کرده چقدر گند زده وتجربه کرده تا به اونجا رسیده؟ به اون پختگی ودرک:)

 

اول از همه بیا یه چیزی یاد بگیریم ترس از اشتباه کردن نداشته باشیم

دارم اینارو خودم تلاش میکنم انجام بدم وتو خودم قوی کنم😬

دوم اینکه نذاریم هرکسی تو کارمون دخالت کنه ویاترس اینکه بقیه چی فکر میکنن بقیه ای که ماهیچکدون از اشتباهاشونو نمیدونیم وشاید خودشون تو زندگیشون از ما بیشتر اشتباه کردن دخالت کنن یاسرکوفت بزنن

اشتباهای هرکس به خودش ربط داره

میتونی بایه لبخند از کنارشون رد بشی یا یه به توچه:))


وسوم اینکه بابت اشتباه خودمونو سرزنش نکنیم.هیچ آدمی وجود نداره که خطا واشتباه نکرده باشه

وفقط خداست که کامله

 

اینارو باخودت تکرار کن وبرو تودل ترسات :)

بعضی وقتا تا تجربه نکنیم تا اشتباه نکنیم یاد نمیگیریم تا خمیر نشیم شکل نمیگیریم همونجوری که درسته

 

من نمیتونم اینجوری:)

یعنی مدلم اینه یه کاری میکنم یا یه اتفاقی پیش میاد هزارتا فکردرموردش میکنم که اینجوری میشه اونجوری میشه و...

و اشتباهی هم میکنم نه تنها خودمو بشدت سرزنش میکنم حتی ازخودم بدمم میاد


افغانی ..

از اقدس خوشم میاد😊هم اسمش جالبه هم رفتارش

یا دل شیر داره یا مغز ... 😊 البته که دل شیر داره و نترسه

واغیرتا!

ما کوردا خوش نداریم کسی از خاله هامون خوشش بیادا:)
محیا ..
خودمم همینجوریم:(:
و
هرچی سن آدم بره بالاتر سخت تر درست میشه
ولی نشدنی نیست:)
شفاف سازی نکن عه:)

میدونم فهمیدی :))
محیا ..

:))

ولی حالا میگم چطوری غذا بدون روغن واینا میخوری؟

خوش به سعادتت

دکتر منو بخاطر معدم کلی منع غذایی کرده 

ومن هاج  وواج موندم دقیقاً چی بخورم که سرخ کردنی نباشه😭

من پفک وچیپس وبستنی ونوشابه وماکارونی وفست فودو سیب زمینی سرخ کرده میخواااام😢

خسته شدم همش میوه بخورم 😭

نمیخوام😢

همش دوروزه دارم رعایت میکنم 😅😯

خیلی سخته 

😑

دارم لاغرتر میشم کاش میگفت انقدر منع کرده دقیقا. چی مونددیگه که من جا غذا تناول کنم😑

همه غذاها رب داره سرخ کردنیه  سیب زمینی دارن که منع کرده😤

فست فود دوست دارم خیلی ولی از اینکه پیرشم مریض بشم محتاج بشم خییییلی میترسم
محیا ..

منم اینجوریم از اینکه پیر وناتوان ومحتاج بشم خیلی میترسم وبخاطر بیماریم که دارم خیلی بهش فکر میکنم:(

 

ولی فست فودمو میخورم:)))

ودعام اینه همیشه قبل ازاینکه محتاج بشم واز پا بیوفتم یا زمین گیر بشم یامایه دردسر بقیه باعزت بمیرم:))

 

دورازجونت عزیزم :)

نخور خوب نیست
مهربانی شما چه رنگیست؟

اگر یادمان بود وباران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan