- سه شنبه ۱۸ آبان ۰۰
- ۱۷:۳۲
خونمون خیلی سرده وقتی با همدیگه حرف میزنیم بخار نفس هامون دیده میشه!
تصمیم دارم مثل اقای پاپر پنگوئن بیارم خونه نگه دارم شنیدم پنگوئن های قطب با مشکل مسکن مواجه شدن
یه نمای کلی ازخونه بهتون بدم بدنیست
من با پتو نشستم رو مبل ، داداشامم با پتو کنارهم سرشون تو گوشی هاشونه
و باعث بانی این وضع هم خودش با پتو نشسته و تند تند چایی میخوره!
میگم سرده یخ کردم بابا مریض میشیم
مادرگرام میگن نه هنوز زوده واسه بخاری لباس گرم بپوش چایی بخور!
ازشما چه پنهون که انقدر چایی میخورم شکمم صدای مشک میده چپ و راست هم میرم توالت
میدونید ما این مشکل سر روشن کردن کولر هم داریم!
ازگرما تاول میزنیم دم میکنیم بوی شلغم و گربه مرده میگیریم ولی کولر باید تا بیست تیر روشن نشه!
دربرابر همه اعتراض هامون میگه برو حموم دوش سرد بگیر لباس کمتر تنت کن خب پنجره رو بازکن
دیگه ما از خرداد تا وسطای تیر با پوشش انسان های نخستین توی خونه میگردیم!
و الان هم تا آذر که مجوز روشن کردن بخاری صادر بشه با کاپشن و کلاه تردد میکنیم این جوریه که ازبیرون میایم
لباس هامون نه تنها عوض نمیکنیم بلکه چند تیکه دیگه اضافه ترمیپوشیم بلکه این شب سرد راحت صبح شه!
من بیشتر که عمیق تفکرمیکنم درمورد این رفتار مامانم برام واضح میشه که نیتش منقرض کردن ماست
باورکنید صبح ها حس میکنم از سرما خشک شدم نمیتونم تکون بخورم!
آرزوم اینه یه خونه داشته باشم قد زیر زمین جهنم گرم باشه:)
+از ابی شنیدن ها !
اگه از سرما خشک شدم هروقت ابی گوش کردین یه خدابیامرزی واسم بفرستین
- ۲۹