- پنجشنبه ۱۹ اسفند ۰۰
- ۱۵:۴۰
مریم جان ای خورشید تابان زندگی اطرافیانت!
امروز بیست وهفت ساله شدی ... انگار همین دیروز بود دوازده سیزده سالت بود ودزدکی سیبیلات برمیداشتی!
میدونم غم داری انگار اتفاق دردناکی برات افتاده و تو ازش بی خبری
میدونم بعد از رفتن بابابزرگ عزیزت چجوری فروپاشیدی
دیدم که بار هربار کنار رفتن نقاب آدم ها چقدر اندوهگین شدی
میدونم که حرف زدن از غم هات و حس های درونیت برات فرقی با قورت دادن تیغ ماهی نداره
من دیدم که ذره ذره تلاش کردی جلو رفتی بارها به در بسته خوردی بار ها شکستی
تو قوی هستی از روزی که کاپشنت پاره شد قوی ترهم شدی! بلدی چجوری آدم ها رو بخندونی
بلدی چجوری ادم هارو ببخشی ، تو خیلی هم مهربونی !
دیدم وقتی فقط ده هزارتومن داشتی شیرکاکائو و کیک واسه آیناز خریدی وبه دندون های یکی بود یکی نبودش خندیدی
شاید گاهی حس کنی اونقدرها برای آدم های مهم زندگیت خوب نیستی
شاید حس کنی میتونی بیشتر براشون گوش شنوا باشی بیشتر تلاش کنی برای خندودنشون
شاید حس ناکافی بودن داشته باشی شاید قلبت ازاین فشرده بشه که به خواسته هات نرسیدی
ولی بدون که زندگی چیزی جز یک رودخونه درحال حرکت نیست روی امواج حرکت میکنی گاهی ممکنه رودخونه
طغیان کنه و به صخره ها گیرکنی و زخم برداری گاهی هم آروم درحال حرکتی و از خنکی و لطافت رودخونه لذت میبری
من خیلی وقت ها از دور تماشات کردم و لذت بردم از نگاهت گاهی هم دروغ نگم فحشت دادم بخاطر سهل انگاری هات
امیدوارم بیست و هفت سالگیت بیشتر کودکی کنی بلندتر و بیشتر از ته دل بخندی
بیشتر بنویسی و بهتر یاد بگیری
کلی غذای خوشمزه درست کنی وبخوری
یه عالمه از خانواده ت بغل بگیری و دوستت دارم های واقعی تر و زیادتری بشنوی
گلدون های بیشتری داشته باشی و پتوس های سبزتری بکاری و روزهای بیشتری زنگی کنی
این دوتا عکس از محبوبت ترین قاب زندگیم هستن و حس وحالشون هنوزم با نگاه کردن بهشون برام تداعی میشه :)
+ عنوان و آهنگ مخاطبش فقط خودمم ( خودشیفته هم خودتی)
همیشه فکر میکردم وقتی بیست و هفت ساله بشم دختر تنهایی هستم که ارتباط برقرارکردنم با آدم ها سخت تر شده ،حس تنهایی درونیم بیشتر شده ، حرف های مشترک کمتری با نزدیکام دارم و دوستام همون هایی بودن که هستن و اضافه نشدن و همچنان بی پول !
الان که با بیست و شش وداع کردم و وارد بیست و هفت سالگی شدم باید بگم کاملا درست فکر میکردم !
اندوه تولد من گرفته این اندوه بخاطر افزایش عدد سن نیست اصلا
تازه با بیست وشش هم متمدنانه وداع نکردیم بعد اینکه یه دونه زدم پس گردنش یه لگد هم زدم به ماتحتش ...با بغض رفت !
هرکی بیاد تبریک بگه خونش پای خودشه فقط کادو اونم پول نقد:)
- ۹۹