- جمعه ۱۲ فروردين ۰۱
- ۱۸:۲۰
میترسم از این کشور خوسیده ی خوشبخت
بیدار بشم و این طرف مرز نباشی
تو خو زمین باشم و بارونی و گندم
بیدارشم و اما تو کشاورز نباشی
میترسم ازاینجا بری و خونه برمبه
له شم و تو به معماری آوار بخندی
آواره بشم مملکتم دست تو باشه
هیهات اگر ارتش موهات نبندی
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
میترسم ازاون لحظه که دیوونه نباشی
هی پست کنم عمرعزیزم درخونه ت
یک عمر کسی دربزنه خونه نباشی
- ۱۴۹