- پنجشنبه ۵ خرداد ۰۱
- ۱۸:۱۶
من همیشه دوتا کابوس تکراری داشتم دیگه یادم نمیاد ازکی شروع شدند هراز چندگاهی برمیگردن این کابوس ها
یکیش خواب میبینم که تو یک روستا تنها به دور از خانواده و اطرافیانم هستم روستایی که همه خونه هاش خرابه و گلی هستن
ولی متروکه نیست پر از آدم های جذامی و غمگین هرکدوم از اون خرابه ها رو که میرم چندتا آدم مبتلا به جذام با لباس های پاره و کهنه میبینم
وقتی ده یازده سالم بود اصلا نمیدونستم جذام چیه و این کابوسی که من میبینم آدم هاش چرا این شکلی هستن
تا سریال دکتر قریب دیدم و یادمه یه قسمتش درمورد همین بود اون لحظه انگار خوابم تو بیداری میدیدم!
الان دیگه انگار عادت کردم توی خواب چندان مثل گذشته نمیترسم حتی گهگاهی میدونم دارم خواب میبینم!
یه خواب دیگم اینه که امتحان ریاضی دارم و من دیر کردم یا مداد ندارم یا چشمام تارمیبینه یا نخوندم
پدر من این دوتا کابوس دراوردن .
کلیپی تازگیا داره درموردش صحبت میشه همین پیدا شدن نوزاد پسر داخل سطل زباله!
بعدم میگن نهههههه قضاوت نکنید شاید شرایطش نداشتند نگهش دارن!!!!
بخدا حیوونم اینکارو نمیکنه شرایط نداشتن بیخود کردن بچه اوردن وقتی هم اوردن سطل زباله آخه؟؟
این هایی که دارن راست راست راه میرن زندگی میکنن بچه میندازن تو سطل زباله اسمشون هم انسانه واقعا هیولاهای
ترسناکی هستند
چندین روزپیش گوشیم توی روز روشن توی خیابون موتوری از دستم ربود ( اقدس گفت نگم قاپید)
اومدم خونه بغضم ترکید انگار آسمون رو دلم سنگینی میکرد
یه گوشی چیز خاصی نبود که بخاطرش اون شکلی گریه کنم ناراحت بشم ولی یاد روزهایی که عین چی کارکردم
خرج نکردم صدتا چیز لازم داشتم پا رو دلم گذاشتم و نخریدم یاد قسطاش دلم بدجور میسوزوند
امروز که دوباره ازاونجا ردشدم به حدی حس بد گرفتم ناراحت شدم داغ دلم تازه شد یه چیزی انگار چسبیده بود بیخ گلوم
البته اقدس میگه بخاطر آلودگی هواس این گرفتگی گلو ربطی نداره!!
بهش گفتم بیا وکیلم شو گوشیم پیدا کن یذره خندید گفت کی واسه گوشی وکیل میگیره؟!
خدا به منم خاله داده مثلا
من خواستم از راه قانونی با کمک و حمایت خوب خانواده حلش کنم الان که میخندن بهم مجبورم از قسمت دارک خانواده کمک بگیرم!
به هرحال هر خانواده ای یه مایه ننگ و شرمساری داره ماهم داریم پسر خالم مشکلاتی که با قانون حل نمیشه رو راحت بی دردسر و دوندگی با اندکی پول ناچیز در اسرع وقت پیگیری و حل میکنه!
واقعا این پولی که میگیره حلاله!!
یادمه چندسال پیش حدود دوجلسه فشرده راه های بازکردن کیف رمزدار و گاوصندوق با سنجاق و گیره برام گذاشت
که چون زیاد اشتیاق نشون دادم و درعرض ده دقیقه کیف بازکردن یادگرفتم مامانم نزاشت ادامه بده!!
مامانم همه جا جلوی پیشرفت من میگیره
بگذریم الان میخوام بهش زنگ بزنم ببینم بین رفقای هم صنفش کسی تازگیا گوشی رباییده ؟ ( اقدس میگه نگو قاپیده)
اگه اره صدتومن بهش بدم این گوشی من پس بگیره
یه راه حل دیگه هم دارم اونم اینه که هرچه زودتر بمیرم برم جهنم منتظر بشینم به محض اینکه دزده تشریف فرماشد
ازهمون هیزم هایی که آماده کردن سوخاریمون کنن بردارم انقدر بزنمش انقدر بزنمش تا نگهبانای جهنم بیان از دستم نجاتش بدن بگن مریم تو بگذر و من نگذرم باز بزنمش!
آدم باید یه بهونه محکم برای زندگی کردنش داشته باشه
بابابزرگم که خورشید دلم بود رفت....گوشیمم رفت وقتی که هنوز طفل نوپایی بیش نبود
- ۸۹