...

  • ۲۱:۰۵

همه اومدن 


یکی از مازندران کارشو ول کرده یکی دانشگاه و امتحاناشو ول کرده از تبریز پاشده اومده یکی از کانادا پاشده اومده 


جمع شدن دور هم برای دعا ...


همه ی نوه و نتیجه های بی معرفتی که دوساله به بهونه کرونا پا رو دل بابابزرگم گذاشتیم باهم جمع نشدیم خونش الان اومدیم نشستیم توی سالن سرد و بی روح انتظار 

دوروزه من نرفتم خونه شبا روبه روی آی سی یو میشینم نشسته خوابم میبره ازسرما ازخواب میپرم بادیدن جسم بابابزرگم زیر این همه دستگاه پرت میشم توی کابوسی که واقعیته باالتماس چندلحظه میرم کنارش هرچقدر دستاشو میبوسم گرم نمیشه چشمای مهربون آبیش بازنمیکنه 

هوای خونه ازاینجا ازاینجا سنگین تره هیاهوی خونه حالمو بدمیکنه صدای گریه و زار زدناشون کفریم میکنه عزاگرفتن ماتم گرفتنشون نمی زاره امیدوارباشم پریاصبح با هواپیما رفت مشهد رفت باباشواز امام رضا بگیره زار زد گریه کرد ازم خواست برم خونه 

همون خونه ای که هرجاشو نگاه میکنم جای خالی بابابزرگم آتیش میندازه درونم

خدایا اگه امتحانه برای من خیلی زیادیه ساعت ها کش دار و طولانی ان

درد هرلحظه بیشتر و بیشتر میشه دردش مثل شکستن همه ی استخونام باهمه

چهارشنبه گذشته ظهر بهم زنگ زد ازم خواست تصویری حرف بزنیم من احمق گفتم شب زنگ میزنم مفصل حرف بزنیم الان یکم کار دارم شب سرم گرم شد فراموش کردم جمعه ظهر خودمو پشت یه پنجره شیشه ای دیدم که دارم با گریه نگاش میکنم یادم نمیاد کی شب شد کی صبح شد کی باورش میشه این همه دردوغم واسه سه روزه 

دکترش واضح دلهره تزریق کرد توی دل هممون به هرکی نگاه میکنم چشماش ترس و غم داد میزنه یه نفر نمیگه برمیگرده 

نمیگن برمیگرده نمیگن پدر عزیزت قویه نمیگن بابابزرگت خوب میشه نمیگن هیچی نمیگن

این غصه توی کلمات جانمیشه چطور طاقت میارم؟ 

خدایامن چشم به راهم ازم نگیرش 

توی دلم آشوبه نگاش میکنم میسوزم خفه میشم از بغض میرم توی محوطه بغضم میترکه زارمیزنم سرما اشکامو خشک میکنه میترسم اتفاقی بیفته دوباره برمیگردم نگاش میکنم باز میسوزم خفه میشم از بغض

دست و پامیزنم توی خاطراتش صدای پرانرژی و شادش توی گوشمه باذوق میگفت عید امسال همتون واکسن زده توخونه باغ من جمع میشین میگفت میخوام جبران این دوسال کنم بهتون عیدی حسابی بدم 

بابای عزیزم منبع شادی و امید تو خانوادمون حالا یه جسم و یه صورت رنگ پریده 


پدربزرگم به دعاهای تک تکتون احتیاج داره ازم دریغ نکنید


  • ۱۶۴

..

  • ۲۲:۲۱

حال پدربزرگم خوب نیست عاجزانه ازتون خواهش میکنم براش دعاکنید

  • ۰

با چشمات اگه نگام کنی با نگات اگه صدام کنی

  • ۱۶:۳۸

من از آهنگ های عهد سلطان خیارشورخوشم میاد و گوش میکنم

 

براین باورم که محتوای آهنگ های قدیمی یه چیز تکرار نشدنی هستن 

 

همشون دروصف یار و معشوق خوندن تشبیه های قشنگی به کار بردن که بعد هربار گوش کردن آدم باخودش میگه الله الله ازاین همه زیبایی!

 

ریتم و ملودی خوبی دارن واسه هر مود و مناسبتی حتی هر نوع آب و هوایی میتونی ازبینشون انتخاب داشته باشی

 

روزهای ابری و دلگیری که خبری از بارون نیست داد میزنه امروز فقط قمیشی !

 

روزهای بارونی و سرد که پیاده روی طولانی دارین و کلی هم کار خرده ریز ، ابی میطلبه

 

آهنگ های ابی قدرت اینو دارن کل روز تورو وادار به کارکنن بدون هیچ خستگی با هر بار اوج گرفتن صداش انرژی شما ارتقا

 

پیدا میکنه و همینجور ساعت ها مثل یه حیوون مظلوم دراز گوش کارمیکنید!

 

روزهای واریزی حقوق به محض رویت پیامک واریزی شهرام شپ پره تراپی باید کرد

 

نمیدونم اون جک درباره شهرام شپ پره شنیدین یانه که میگه ژاپنی ها اگه شهرام شپ پره داشتن از انرژیش 

 

برق تولید میکردن!!

 

دقیقا همینه مزیت دیگه ش اینه مایه سرخوشی و شادی بیشتر میشه باعث میشه کمتر به تورم و اینکه آخه با این

 

یذره حقوق چه کنم ؟ فکرکنید!

 

آخر های ماه البته برای من ازاواسط ماهه دیگه باید داریوش گوش کرد و یه دل سیر واسه بی پولی و بدهکاری

 

و بالارفتن آمار طلاق و معتادا وکارتن خوابا گریه کرد ، بزرگوار حتی واسه چک برگشتی هم خونده!!

 

میبینید؟؟ وقتی از محتوای خوب آهنگ حرف میزنم منظورم ایناست 

 

همین دلخوش کنک های کوچیکه که باعث میشه وسط یه روز شلوغ همه چی رو ول نکنی بگی گور باباش دیگه خسته شدم!

 

حالا که یکم با سلیقه ی قدیمی من آشنا شدین یکمم از یارم بگم براتون!!

 

 یار اهنگ های بی کلام خارجکی گوش میکنه!! 

 

حالا درسته معیارهای دوست داشتن من خیلی چیزن ولی آخه آهنگ بی کلام؟؟ مرد اینکارا چیه؟؟ 

 

( اگه بچه های خوبی باشین از معیارای دوست داشتنم براتون میگم که دسته جمعی شهید معیارام بشین)

 

ازخدا که پنهون نیس از شما چه پنهون اوایل وقتی ازاین آهنگ های بی کلام برام میفرستاد 

 

و تهشم میگفت من از سبک اهنگای امریکای لاتین خوشم میاد حس بی کلاس بودن بهم دست میداد!!

 

 

من داشتم  جای کش جورابمو میخاروندم و هایده گوش میکردم براش خدابیامرزی میفرستادم

 

آقا دروصف یانی نطقی غرا وکوبنده میکردن!!

 

 

 

من اگه پسر بودم برای مخاطبم آهنگایی انتخاب میکردم که  با یبار شنیدنش دل از کف بده!!

 

 بعدشم   ازذوق بمیره!

 

 بعد یکم غصه واسه مخاطب متوفی میرفتم برای مخاطبای 

 

بعدی هم همین اهنگارو میفرستادم تا اونا هم از ذوق درجا تموم کنن! ( روانی هم خودتونید)

 

 

+ برای دیدن تو 

 

نه یک چشم 

 

نه صد چشم 

 

همه چشم ها رو میخوام ......

 

قال ابی ( درود کائنات بر او )

 

 

 

 

 

 

 

  • ۹۴

چالش نامه پراکنی :)

  • ۱۷:۵۹

منابع الچالش وبلاگ شارمین  و  وبلاگ اینجابدون من 


من برای کسانی که میشناسم و بیشتر باهاشون تعامل دارم نوشتم


بدیهی میباشد که دلم میخواست برای تک تکتون مینوشتم ولی باخودم گفتم این تنبیهی باشه برای خوانندگان خاموش!


باشد که رستگار شوند وازخاموشی دربیایند !!


متاسفانه نشد عکس بزارم لینک گذاشتم


متاسفانه تر خطم خوب نیست و نمیتونم روی کاغذ بی خط صاف بنویسم!


متاسفانه ترتر کمرنگ نوشتم کاش با ماژیک مینوشتم افسوس و صدافسوس!


دیگه بر من ببخشاییدکم وکاستیش :)




نامه برای گلشیدجان



نامه برای محیا جون



نامه برای یاسی جان


نامه برای تسنیم عزیز


نامه برای همه ی خواننده های اینجا


+بعدا نوشت:


انصافا انگشت اشاره ام تازه از اتل دراوردم خوب خم و راست نمیشه


کج وکوله نویسیم بخشیش به همین خاطرمیباشد:)


اصلاحیه!


میگن که نمیتونیم بخونیم ! 


خطت بده کج وکوله س !! 

میگن عروس بلدنیس برقصه میگه زمین کجه ! حالا قضیه شماست:)))


چون من خیلی دخترخوبی هستم هرکدوم نتونستید بخونید بگید براتون تایپ کنم :)

  • ۸۳

:) روم به دیوار عنوانام ته کشیدن

  • ۱۵:۳۴

من عادت ندارم کسی رو بخاطر مشکلات شخصیم ناراحت کنم 

 

دلم میخواست یه لباس دلقک میپوشیدم میومدم شب یلدا دم خونه تک  تکتون فال حافظ براتون میگرفتم!

 

آخر هفته ی پیش خییلی غصه داشتم فشار روم بود یهو فوران کردم الانم چیزی ازاون غم کم نشده ولی خب

 

خاصیت آدمیزاد اینه بندازیش تو آتیش جهنم دوروزه عادت میکنه حتی دیده شده با آتیشش بلال کباب کرده

 

هرچند که عمر وبلاگ نویسی خیلی وقته سراومده و تک توک مینویسن ومیخونن ولی از همه ی کسانی که پست دیروزم 

 

خوندن معذرت میخوام 

 

اصلا این دمپایی روفرشی من دست شما دفعه ی دیگه اینجا شام غریبان گرفتم باهمون بیوفتید به جونم

 

عاقو یه چالش راه انداختن شارمین اینا بعد باید برای مخاطبای وبلاگت با خط خودت نامه بنویسی!

 

میخوام شرکت کنما ولی خیلی حس تنبلی دارم! تازه واسه کی بنویسم؟ چی بنویسم؟ 

 

جمله هم قبول ندارن فقط نامه! 

 

از جایزه هم خبری نیس ، ایش:)

 

یه آهنگ گوش کنید تامن ببینم چه میکنم تصمیم بگیرم افتخار به کی بدم براش بنویسم! 

 

آهنگش خیلی باکلاسه لامصب 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • ۹۴
مهربانی شما چه رنگیست؟

اگر یادمان بود وباران گرفت نگاهی به احساس گلها کنیم.
Designed By Erfan Powered by Bayan